خلاصهای از کتاب مقدس و کتابهای آن
ایوب و سه دوستش

صبر ایوب
بخش بعدی عهد عتیق مجموعهای است از نوشتههایی که حاوی حکمت و شعر هستند. کتاب ایوب اولین و احتمالاً قدیمیترین کتاب است، زیرا زبان عبری ایوب قدیمی است و ترجمه آن دشوار است. سرنخهایی وجود دارد که نشان میدهد ایوب قبل از خروج زندگی میکرده است؛ سن بالای او در هنگام مرگ، نحوه اندازهگیری ثروتش با دام، و نامهایی مانند عوص و تیمان که پیوندهایی را با پیدایش ارائه میدهند.
داستان ایوب در قالب یک نمایشنامه با یک پیشدرآمد، یک پایان و سه دور گفتار توسط چهار شخصیت اصلی تنظیم شده است. به عبارت دیگر، یک شخصیت تاریخی واقعی به نام ایوب وجود داشت، اما کتاب بصورت نمایشنامهای نوشته شده است که او را در آزمایش بزرگ توسط رنج، به تصویر میکشد (همانطور که شکسپیر نمایشنامهای درباره مرگ ژولیوس سزار نوشت).
ایوب مانند ابراهیم به خدا ایمان داشت. قربانی میکرد و با دوستانش برای عبادت دور هم جمع میشدند. آنها خود را "پسران خدا" مینامیدند (1: 6)، و میآمدند "تا به حضور خداوند شرفیاب شوند". این عبارات به افرادی قبل از طوفان مربوط میشود که در پیدایش 4: 26 و 6: 2 "به خواندن نام خداوند آغاز کردند" و در پیدایش 4: 3 و 4: 16 به پرستش در "حضور خداوند" اشاره شده است. ایوب دارای هفت فرزند و ثروت گاو و گوسفند بود و از بزرگان یا داوران مهم جامعه خود بود. همانطور که در طبیعت انسان است، یک نفر در میان گروه بود که به سعادت ایوب حسادت میکرد. کتاب مقدس او را "شیطان" مینامد که یک کلمه عبری به معنی دشمن است. او به فرشته خداوند ناله و شکایت کرد که "او فقط به خاطر آنچه از تو به دست میآورد به تو خدمت میکند!" خداوند برای اثبات اشتباه او، اما در عین حال برای آزمایش ایمان ایوب، به او این قدرت را داد که ایوب را با یک سری مصیبتها که او را به مرگ نزدیک میکرد، درگیرکند. ایوب این مشکلات را از جانب خدا پذیرفت (ایوب2: 10 را ملاحظه کنید). و اگر سه دوستش به صحنه نمیآمدند در اعتماد خود به خداوند پایدار میماند. اِلیفاز، بِلدَد و صوفَر قصد داشتند که ایوب را در رنجهایش تسلی بخشند. با این حال، نتیجهگیری آنها اینگونه به گوش وی خوانده شد که مشکلات او نتیجه مستقیم گناه فجیعی است که مرتکب شده است. "فقط باید توبه کنی"، "سپس خداوند تو را میبخشد و سعادتت برمیگردد". اما ایوب میدانست که هیچ اشتباه جدی انجام نداده است. ارتباط دادن بین گناه و مجازات بسیار آسان بود. اما اگرچه همه رنجهای بشری پیامد گناه آغازین آدم است، غمهای خاص ما لزوماً نتیجه یک زندگی بد نیست و برعکس، افراد شرور، همانطور که ایوب به آنها یادآوری کرد، اغلب مرفه هستند.
ایوب تحت اتهامات دروغین آنها به خود میپیچید و به تلخی شکایت کرد که در پیشگاه خدا، که در برابر اشکهایش کور به نظر میرسید، فرصتی برای توجیه خود ندارد. در پایان کتاب، خدا صحبت کرد. او دلیلی برای رنج کشیدن ایوب ارائه نکرد و به سادگی اشاره کرد که او در مقیاس و در سطحی بالاتر از درک ما عمل میکند. ما باید خیلی ساده به او اعتماد کنیم و باور کنیم که او میداند چه چیزی برای ما بهتر است و منتظر بمانیم تا دلایل کارهای او برایمان روشن شود. واقعیت این است که خداوند اغلب به ما اجازه میدهد که مانند ایوب رنج بکشیم تا ایمان خود را قویتر کنیم. عیسی اتهامات دروغین را تجربه کرد، اما بی سر و صدا محاکمات خود را به عنوان بخشی از برنامه خدا، بدون شکایت پذیرفت. نویسنده عهد جدید به عبرانیان میگوید که پسر خدا ،
"با رنجی که کشید اطاعت را آموخت و چون کامل شد، همۀ آنان را که از او اطاعت میکنند، منشاء نجات ابدی گشت." (عبرانیان 5: 8 -9).
در پایان، ایوب اذعان میکند که در حضور خدا از حقوق انسانی برخوردار نیست، و با مهربانی، دوستان تنگ نظر خود را میبخشد. او از بیماری خود بهبود مییابد و خورشید بار دیگر به زندگی او میتابد.